اسم «ویل دورانت» اولین چیزی بود که باعث شد سراغ این کتاب بروم. دومی، موضوع شکلگیری محتوای آن بود.
ویل دورانت فیلسوف و مورخ و نویسندهی آمریکایی که در سالهای 1885 تا 1981 میزیسته. بزرگترین اثرش کتاب یازده جلدی «تاریخ تمدن»، و یکیدیگر از برجستهترین آثارش «تاریخ فلسفه» است. خلاصه که کم کسی نبوده برای خودش!
داستان شکلگیری محتوای کتاب از این قرار بوده که ویل دورانت به مردی برمیخورد که قصد خودکشی دارد، از او میخواهد به او یک دلیل بدهد تا خودش را نکشد! حالا دورانت، این فیلسوف و مورخ بزرگ، دست به کار میشود و نامهای به افراد برجستهی حیطههای مختلف علمی، فرهنگی، ادبی، سیاسی و… مینویسد و از آنها میخواهد بگویند معنای زندگی از نظر آنها چیست؟
شما کنجکاو نیستید بدانید هرکدام از این آدمها معنای زندگی را در چه میبینند و دلخوشیشان برای ادامه زندگی چیست؟ من که خیلی کنجکاو بودم! فکر کن تمام این آدمها که مسیرهای متفاوتی را پیمودهاند و زندگیهای متفاوتی را زیستهاند، از معنای آن چه میگویند.
راستش، من از جواب برخی شوکه شدم. همانقدر که جواب کسانی مثل گاندی و جورج برنارد شاو برایم غیرمنتظره بود، قابل باور نیست که مجذوبکنندهتر از همه برای من، میان اینهمه اسم و رسم، جواب یک زندانی حبس ابد بود. به این فکر میکردم که میان اینهمه فیلسوف و ادیب و غیره، چطور یک زندانی حبس ابد است که تا این حد سنجیده، خردمندانه، ساده و دلچسب پاسخ میدهد. اینجا دورانت میگوید: «باورم نمیشود که قادر نیستیم از چنین هوش سرشاری استفادهای بهتر از محبوس کردن دائمی او پیدا کنیم.»
آنجا که میگوید: «تمام دلمشغولی من این است که نقش خودم را چطور ایفا کنم. تسلی خاطرم، الهامم و گنجینهام در علم به این نکته نهفته است که من جزئی جایگزینناپذیر از این حرکت هستم، حرکت بزرگ و حیرتانگیز و پیشروندهای که زندگی نام دارد. و میدانم که هیچ چیز -نه طاعون، نه درد جسمی، نه افسردگی، و نه حتی زندان- نمیتواند این نقش را از من بگیرد.»
خواندن کتاب برخلاف حجم کم آن، بیش از آنچه فکر میکردم طول کشید. دلم نمیآمد تند و تند از روی کلمات رد شوم و از این فصل به آن فصل بدَوَم. نه که فکر کنید کلی تعمق و تفکر کردم، اما تمام تلاشم را برای آن کردم.
کتاب را نشر کتاب پارسه با ترجمه شهابالدین عباسی منتشر کرده است. نسخه الکترونیک آن هم در پایگاههای کتاب الکترونیک موجود است!
به عقیده من، حیف است کتابی را که دورانت با این درونمایه جمعآوری کرده، و البته پاسخ زیبای خودش به این سوال را نخوانید، و حیف است که سراسیمه و سرسری بخوانید.